a.b.c.d.e.f.g.h.i.j...

g.h.m.k.w.n.f.u.a.b...

a.b.c.d.e.f.g.h.i.j...

g.h.m.k.w.n.f.u.a.b...

my mind

مثل یک اتاق پر و شلوغ که هیچ چیز سر جایش نیست می ماند .

شلوغ است اما خالی است . فقط باید مرتبش کنی .حوصله که نداشته باشی  دیگران می آیند (آدم ها  می آیند !)  مرتبش می کنند . تو هم ( نه این که باید!) دوستش می داری...

چه قدر خوب می شد که هیچ وقت فکر نمی کردی و فقط تصور می کردی هرچه را که دوست می داری

..........................................................................................................................................

پ.ن 1:گاهی آنقدر عقب می مانی که مجبوری با انشای سر کلاست که تو 5 min نوشتی جبران کنی!(شایدم جلو افتادی !دلت هم بخواد!!)

پ.ن2:چه قدر پر شده زندگیم!!!از آدم ها از دیگران که همش تو نوشته هام قدم می زنن و تو فکرم ...

پ.ن3:لب ساحل ، شب تاریک، موج های آروم، نسیم خوووووووووووووووب!!!، آی آدم هااااااااااااا!!!

پ.ن4:زندگی سخت شده!!!